هبوط در کویر و انسان ِ علی شریعتی ، دو کتابی که من سال 83 با دست مزد کارگری کردنم خریدم ، فک کنم 15 سالم بود. اول کتابا نوشتم من این دو کتاب را به قیمت 13 هزار تومن خریدم و مزد هر روز کارگری من 10 هزار تومان بوده . خیلی هم برام خوندنش ثقیل بود و هی ک میخوندم فک میکردم خیلی حالیمه ... البته چون از بچگی سرگرمیم مطالعه بود و با شریعنی فاز جدیدی از تراوشات ذهنیم شروع شده بود .
تو این سالها یه نکته مهم فهمیدم که هرچی بیشتر بخونی و فکر کنی و تحقیق کنی بیشتر میفهمی هیچی حالیت نیست !!!
الان من تو مغازه دو کتاب رو پیشخون دارم و هر از گاهی بازش میکنم یکی حافظ و یکی مفاتیح الحیات آیت الله جوادیه و احساس میکنم این دوتا داره بهم کمک میکنه بهتر زندگی کنیم !
یه سوال دارم !
اونایی که زیاد کتاب میخونن و زیاد پز میدن ! چند درصد کتابایی که میخونین بهتون کمک میکنه بهتر زندگی کنین و چند درصدش کمک میکنه بیشتر قیافه ی روشنفکرا رو بگیرید ؟
درسته دنیا به بحث و کلام و نوشته نیاز داره ، دنیا به تئوری های قوی نیازه داره ولی آدم های ضعیف نمیتونن با تئوری مقاومت کنار بیان ! خوب غر میزنن ولی حتی نمیتونن شلوار خودشون رو بالا بکشن.
برای تمام دنیا تئوری دارن و همه چی رو تو گفتمانهای حق به جانبشون حل میکنن ولی حتی نمیتونن یه بابای خوب برای بچه های خودشون باشن ، نمیتونن یه برادر خوب برای برادرشون باشن ، نمیتونن یه امانت دار خوب برای رفیقشون باشن ، یاحتی نمیتونن یه لقمه نون برای خودشون در بیارن در مورد اقتصاد کلان حرف میزنن . خدایا !!!
پ ن :
ولش کن !
من یه بچه کارگرم ولی یه روز نامه نوشتم به (...) که حاضرم تو 2 ماه شهرم رو از فساد اداری پاک کنم کسی به من جواب نداد و انتظار جواب هم نداشتم ولی من تئوری خودم رو داشتم هنوزم حاضرم تو یک سال کشور رو از فساد دولتی ها پاک کنم کسی رو هم نمیخوام 4 نفر لازم دارم که دارمشون.
من به همسرم هم گفتم مطئنم تو یه جنگ بزرگ یه کار بزرگ میکنم . خیلی بزرگ در حدی که سرنوشت ها رو تغییر بدم ...
بازم یاد آور بشم ؟ کسی منو نمیشناسه و وبلاگ کاملا بدون هویت واقعیه نویسنده میباشد ! لطفا یک فرد بی نام و نشان را قضاوت نکنید !