من پدر ِخانواده !

خدواند متعال به تنهایی برای بنده اش کافیه .

من پدر ِخانواده !

خدواند متعال به تنهایی برای بنده اش کافیه .

من پدر ِخانواده !

از خداوند متعال چیزی طلبکار نیستم .
هر آنچه هست نشان از رحمت و لطف بی کرانش دارد .

*عکس تزئینی میباشد!

منوی بلاگ

چند روز پیش دوتا از کارمندای یکی از بانکا اومدن و غذا سفارش دادن برای نیم ساعت بعد که قرار بود رئیسشون با دوتا از کسایی که تو استان رتبه بالایی داشتن بیان رستوران . خب گفتن سه نفرن شما سه تا ماست موسیر ، سه تا ماست خیار و سه تا زیتون و سه تا زیتون پرورده و سه تا سالاد فصل و سه تا سالاد شیرازی بزار !!!! گفتم باشه !

وقتی کارمندا رفتن اونا اومدن من فقط سه تا سالاد فصل گذاشتم و غذاشون که دوتا ماهی و یه میگو بود . به گفته کارمنده پیش میرفتم تمام سفره دست نخورده بر میگشت و شاید وسوسه ی شیطون باعث بشه آدم فقط به سود مفتی که نصیبش میشه فکر کنه ولی کور خونده سود مفتی که از اسراف و بریز و بپاش بیت المال باشه از گلوی ما پایین نمیره . 

 

بارها شده مثلا یه زوج جوان میان و غذایی که سفارش میدن بیشتر از چیزیه که به نظر من میخورن . بهشون میگم غذای ما زیاده به نظرم مثلا این یه پرس رو کم کنین . یا سالادهایی که میزنیم واقعا زیاده بارها شده از سفارش مشتری خودم کمش کردم . اولویت من اینه که اسراف نشه .

مهمون های دولتی و ادرای که میان و میگن سفره رو سیاه کن من اینکارو نمیکنم تا اونجایی که بتونم .

سود یه چیزیه برکت هم یه چیزیه . سودی که برکت نداشته باشه نکبته !

این موردی بود که گفتم بنویسم شاید تلنگری باشه به دوستان رستوران دار .

 

پ ن :

فرداش یکی دیگه از کارمندای همون بانک اومد دوتا ماهی و میگو گرفت برای خونشون و گفت رئیسمون همینطوری داره از غذای شما تعریف میکنه و جواب همیشگی من به تعریف مشتری : خدا رو شکر راضی بودن .

 

۸ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰ ۰۲ آبان ۹۸ ، ۱۱:۵۵
علی علوی

از ذهنم میگذشت که من باید قبل از اینکه بمیرم مثلا دو تا خونه برای بچه هام بزارم یا پول زیادی بزارم و برم و از این فکرا ولی معمولا من وقتی روی یه موضوع تمرکز و میکنم و تفکر میکنم به نتایج خوب و آرامش بخشی میرسم .

در ادامه افکارم به اونجایی رسیدم که من و همسرم هر دو از خانواده های متوسط به پایین جامعه هستیم و هیچ کمک مالی هم نشدیم حتی در دوران مجردی در حد خورد و خوراک ولی الان 5-6 ساله ازدواج کردیم خدا رو شکر رهن خونه و ماشین و کسب و کار و ... هر چی داریم از خودمون داریم و از همه مهم تر خوشبختیم .

و مورد های زیادی که پدر های خانواده با کوهی از اموال از دنیا رفتن ...

اولیش شوهر عمه ام که باغشو تا مرد فروختن 1 میلیارد و هر سه پسرش 2تا خونه دارن و سانتافه و ... خلاصه وضع مالی عالی . تا مرد برادرا از هم شکایت کردن و هنوز دادگاه دارن . داستان درازه منظورم اینه با پول زیادی مرد ولی همه بچه هاش نکبت زندگیشون رو گرفته .

یا شوهر عمه اون یکیم هنوز زنده هم هست خبرش ! ببخشید اسمش عبدالصمده ولی از بس طمع کاره بهش میگن عبدالطمع ... عروس بزرگش سر ارث و میراث زنده زنده یه دعوایی باهاشون راه انداخت .

آقا میلیاردره یه پسرشو 18 سالگی فرستاد اتریش بدبختش کرد دوتاشون رو هم تو ایران با پارتی گذاشته کار دولتی هیچ کدوم خدا رو هم قبول ندارن اینقدر کثیفن و مادی . اینم پول زیادی گذاشته و برای هر دو بچه اش خونه هم خریده ولی زندگی های نکککککککککبتی دارن .

و و و و و ...

دوتاشون حلال و حرومشون قاطی بود و پیشبینی همچین زندگی ازشون میرفت ولی اصلا الان بحثم این دوتا خانواده نیست .

میگم سرپرست بچه های ما خدا هست، ما موظفیم ادب و آداب زندگی بهشون یاد بدیم و مایحتاج زندگیشون رو تامین کنیم ولی ممکنه سرمایه هایی که سهم انسان های مستضعف بوده و ما به زور جمع کردیم که بچه هامون تو رفاه باشن باعث بدبختیشون بشه .

فکر میکنیم که فقط مال حرام آدم ها رو بدبخت میکنه... در صورتی که مال حلال هم کلی شرایط داره و با ثروت اندوزی سرنوشت بسیار بدی در انتظار آدم است . کسب حلال عالیه ولی نباید گرفتار طمع و حرص و مال اندوزی بشوم.

پ ن :

 

نیت ندارم بچه های نازپرورده و پرتوقعی تحویل جامعه بدهم . اگر پولدار هم بشم باید بچه های از نوجوانی با عشق و علاقه کار کنند و کارآفرین باشند . انشالله.

پول مفت رو به هر کی بدی بدبختش میکنی ...

 

۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۹۸ ، ۱۲:۳۹
علی علوی

درسته وقت نمیکنم بیام و چیزی بنویسم ولی مگه میشه پیاده روی اربعین رو دید و چیزی ننوشت ؟ 

امسال به خودم گفتم جای کیا تو پیاده روی اربعین خالیه ؟؟؟

خب تاج سرم حضرت ولی عصر (عج) که قطعا بین جمعیته ، ایشون جاشون خالی نیست ! اتفاقا تو این جمعیت که قدم میزنه کلی کیف میکنه و دلش قرص میشه که خون پدرش حسین ( ع) پایمال نشده و هزاران سال هم که بگذرد بلاخره از همان خون لاله هایی رشد میکنن و دنیا را به صاحب اصلی اش تقدیم میکنند . 

بعدش جای شهدا خالیه ... از حمزه ی سید الشهدا (ع) بگیر تا رئیس علی دلواری و شهدای دفاع مقدس و مدافعان مظلوم حرم . ولی دیدم نه خداوند میفرمایند اینا زنده اند پیش من روزی میخورند خب پس جای شهدا هم خالی نیست . شهدا قطعا از عرش زمین را میبینند و کلی کیف میکنند که خونشون هدر نرفته و مسیر انسانیت داره به درستی پیش میره . 

پس جای کی خالیه تو این جمعیت ... 

شاید جای کسایی که این روزا به آفتاب ِ محبت ِ حسین(ع) پشت کرده اند خالی باشد . 

تا همین چندین سال پیش زیارت حسین (ع) آرزوی شیعیان بود ولی امروز ... وای خدا زبون از توصیف این حرکت عظیم قاصره.

این حرکت رو دنیا میبینه و قلب های سالم و تمیز رو جذب میکنه . 

قلوب زیادی در اطرافیانم سیاه تر از سیاه شده ولی ملالی نیست این حسین (ع) کسانی را جذب میکند که خودشان هم فکرش را نمیکردند . 

کسانی که نیکی کرده اند و در دجله انداخته اند و سرانجام روزی در تور محبت حسین (ع) گرفتار میشوند و شیعه زادگانی که اکنون با پارتی سر سفره ی بیت المال نشسته اند حروم میخورند محبتی یزیدی در قلب کثیفشون پرورش میدن ...

پ ن : 

بهتره به لجن پراکنی حرام خواران اطرافم توجه نکنم ... این حرکت عظیم ، این سیل جمعیت عشاق چهره ی دنیا را عوض میکنند . 

تورکیه ی عثمانی دست به نسل کشی زده و اینم از مقاله هایی که از سالهای قبل خونده بودم از نشانه های ظهوره .

 باتلاق سوریه ، تورکیه ی نژاد پرست را میبلعد ... 

یا صاحب الزمان (عج) ، سالهای زیادیه که آرزویی جز دیدن روی ماه شما را ندارم، انشالله با آمدن شما ما سربازان رو سیاه پیک محبت شما میشویم . 

به آبروی نداشته ام ، ما نسلی هستیم آمدن حضرت ولی عصر (عج) را میبینیم . دعای عهد فراموش نشود ... 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۹۸ ، ۰۲:۳۵
علی علوی

من هیچ عکسی از دوران سربازی ، دانشگاه یا سالهای گذشته ندارم . اصلا آدمی نیستم که تو گذشته زندگی کنم به همین مقدار کینه ای هم از کسی ندارم . ولی بارها گفتم من اگه به عقب برگردم اولین کاری که میکنم دانشگاه نمیرم و به جاش مستقیم میرم سربازی برای کسب تجربه .

قطعا من اگه به سن 19 سالگی برگردم اول کاری که میکنم ازدواج میکنم ! با همین همسر فعلیم ازدواج میکنم و بعدش میرم سربازی و روی پای خودم زندگیمو میسازم .

چرا کنکور مهمه برای خانواده ها ؟ برای چشم تو هم چشمی و خود نمایی .

بچه ی بدبخت رو کردین ابزار خودنمایی برای خودتون با روح و روانش بازی میکنین که باید تو فلان رشته قبول شی !!! خدایا بچه های من آدم های خوبی باشن و مایه ی آبرومندی کشورشون باشن اصلا مهم نیست که دکتر میشن یا تعمیرکار . هر چیزی که خودشون دوست دارن باهاش میتونن زودتر تشکیل خانواده بدن و از زندگی لذت ببرن .

پ ن :

دلم برای این جوونا میسوزه که اینطوری اسیر ِ خودخواهی خانواده هاشون میشن . جوانی که میتونه تو 1 سال آموزش حرفه ی فنی مثل برق کشی ، نقاشی و .... وارد بازار کسب و کار بشه و ازدواج کنه باید سالها با فشار روانی بالا برای کنکور درس بخونه که اونم بعدش سالها باید عمرش رو تو دانشگه تلف کنه شاید آخرش بتونه تو 30 سالگی بره سره کار ! دیگه نه میلی برای ازدواج داره و نه شوقی برای زندگی .

سریع یه کار یاد بگیرید ، ازدواج کنین برکت و روزی دست خداست . دانشگاه بدترین انتخابه .

 

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۱ ۱۷ مرداد ۹۸ ، ۲۰:۴۹
علی علوی

تا خونه بابام بودیم همیشه فکر میکردم دست پخت مامانم خیلی بده و خاله های پولدارم دست پختشون عالیه.الان که رستوران داریم و گوشت بره مصرف میکنیم و برنج محلی و ... میفهمم که دست پختی رو دست مادرم نیست . بارها شده مشتری ها میپرسم این دیزی هاتون رو کی درست میکنه و واقعا بدون اغراق بهترین غذاهایی که من خوردم رو تو این رستوران داره مادرم درست میکنه .

وقتی میرفتم خونه خاله ام مثلا صبحونه بخوریم من یه ذره پنیر میکشیدم به کلی نون و خاله ام میگفت: مامانت اینطوری یادت داده ؟ من میگفتم نه بد مزه میشه... باورم این بود که بدمزه میشه.

مادر من هیج وقت نق نزد که ما فقیریم ، یعنی با هر چی بود شکم سه تا بچه رو سیر میکرد .

ما چیزی نداشتیم تو خونه که بخواد برامون درست کنه . مثلا کباب تابه رو با سویا درست میکرد ، نون سرخ میکرد تو روغن با سس گوجه میخوردیم و...

نکته اش اینه که هیج وقت نزاشت ما بفهمیم فقیر بودیم . از سوم دبستان من تا همین پارسال مستاجر بودیم و خودم هم هنوز مستاجرم . مادر من همه جوره با کم و زیاد زندگی ساخته با شوهری بیش از حد بد اخلاق ، بیکار ، رفیق باز و.... .

از این که من تو فقر بزرگ شدم و از 16 سالگی رو پای خودم بودم راضی ام ولی از بابام ناراضی ام که این همه سال هیچ تلاشی برای خانواده اش نکرد .

پ ن :

دست پخت مادراتون حرف نداره ، شاید چیزی توی خونه نیست که غذای خوشمزه ای درست کنه . هر چی گذاشتن جلوتون شکر خدا کنین ...

۷ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۸ ، ۱۲:۴۲
علی علوی