من پدر ِخانواده !

خدواند متعال به تنهایی برای بنده اش کافیه .

من پدر ِخانواده !

خدواند متعال به تنهایی برای بنده اش کافیه .

من پدر ِخانواده !

از خداوند متعال چیزی طلبکار نیستم .
هر آنچه هست نشان از رحمت و لطف بی کرانش دارد .

*عکس تزئینی میباشد!

منوی بلاگ

۷ مطلب در دی ۱۳۹۸ ثبت شده است

بعد از شهادت قاسم خان سلیمانی من احساساتم به هم ریخته و واقعا حس میکنم تعلقی به این دنیا ندارم . تو یه گروه واتس اپ خانوادگی عضو بودم و دو تا از پسر عمه هامو که از قضا تموم زندگیشون رو با پول مفت گذروندن بلاک کردم ، شماره هاشونو پاک کردم و به همسرم گفتم و تو وصیت نامه ام هم مینویسم : این دوتا به اضافه دو تا از عمه هام بمیرن من سر قبرشون نمیرم ، منم بمیرم راضی نیستم تو مراسم من باشن . دیگه حاضر نیستم جایی که این داعشی ها هستن برم ( کسی که دشمن قاسم سلیمانی باشه ، پس داعشی ها رو دوست داره ) . شاید بگید افراط میکنم ، من خیلی این حروم خورا رو تحمل کردم ولی دیگه این واقعا واقعا خط قرمزه منه . اگه تو روم بهم فحش ناموسی میدادن شاید میبخشیدم ولی اینو نمیتونم ...

پس : هر آزاد مرد ِ وطن پرستی برادرِ منه .

 

پ ن :

الان جا داره یه چیزی رو بگم ...

1500 گربه در ایران کشته شد !!!!

این خبر و بشنوید نمیگید فیلم 10 تاشو نشون بده ؟

1500 شاخه گل به دست حکومت چیده شد!!!

خب مدرک 10 تاشو بده ببینم .

 

تو عصری که هر ننه قمری دو تا گوشی داره و منتظره هر اتفاقیه که فیلم بگیره چطور میتونید ادعا کنید 1500 نفر کشته شدن ؟؟؟؟

این 1500 تا 200 تاش اسم و فامیل نداشتن ؟؟؟ از زیر بته در اومده بودن ؟؟؟

اول که هر الاغی میفهمه این دروغه بزرگیه و اگر 170 نفر تو این وحشی بازی و آشوبی که راه انداخته باشن کشته شده باشن عجیب نیست که تازه اونم نمیشه همشو انداخت گردن حکومت .

 

۱ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۸ ، ۱۹:۵۸
علی علوی

بــــــــــــــــسم الله الــــــــــــرحمن الرحـــــــــــــــیم

 

۷ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۸ ، ۱۱:۵۰
علی علوی

این شعر خوانی عجیب ِ احمد بابایی رو بشنوید 

از اینجا بشنوید 

 

 

شهادت قاسم سلیمانی دنیا را تغییر میدهد ... 

انشالله ظهور حضرت مهدی (عج) نزدیکه ... 

انشالله انشالله انشالله انشالله 

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۹۸ ، ۰۰:۳۸
علی علوی

این خون برکت دارد !

یعنی تقویم جدیدی باید ساخت و مبدا آن را شهادت یاور امام زمان (عج) ،قاسم سلیمانی تعیین کرد .

این تقویم وقتی به مقصد میرسد که هژمونی کثیف عنریکا بر دنیا پایان یابد و انشالله بیرق عدالت خواهی به دستان مهدی قائم آل محمد (عج) داده شود .

ترسوها ،وطن فروشها و مال پرستان و کسانی که شکمشان را از مال حرام پر کرده اند و حرف حق را نمیفهمند را از زندگی تان حذف کنید که قطره های خون قاسم عزیزمان به رودی تبدیل خواهد شد و شالوده ی نظام خون ریز سلطه ی جهانی را با خود میبرد.

پدر عزیزم ، قاسم سلیمانی ... شهادت با برکت شما دنیا را تکان داد و این تکان به خانه تکانی اساسی منجر میشود . من با شهادت شما تصمیم گرفتم به آمادگی جسمی و روحی خودم بیفزایم و از حضرت زهرا (س) مدد خواستم که من از اولین کسانی باشم که پایم را به قدس شریف میگذارم .

عنریکایی نخواهد ماند که از اسمش یاد شود ... خواهند گفت حکومت جباری بود که فرزند صالحی را شهید کرد و به دست فرزندان حضرت مهدی (عج) نابود شد .

پ ن :

انتقام سختی میگیریم .

این شروع راه است ... قاسم سلیمانی تو این سن و سال شاید چند صباح دیگه به صورت طبیعی فوت میشد ولی خدا اینقدر دشمنا رو احمق آفریده که از این اسطوره ی تاریخ یه شهید مظلوم هم میسازه که باعث سقوطشان خواهد شد 

رستوران رو داریم میدیم اجاره و منم وقتم آزاد تر میشه تصمیم دارم به آمادگی جسمانیم اضاف کنم ، اگه شد زبون عربی یا عبری یاد بگیرم ، جغرافیای منطقه رو یاد بگیرم ... من باید در روز موعود کار بزرگی بکنم ...

یا صاحب الزمان (عج) خودت کمکم کن .

۱ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۸ ، ۱۹:۲۳
علی علوی

برنامه یک روز کاری :

بیدار باش نماز صبح اگه بلند شم بعدش یه چرت کوتاه تا 7-8

بعدش اگه تولیدی خانمم بسته پستی داشته باشه برای ارسال میرم پست

اگه نه میرم برای خرید مغازه و بعدش میام رستوران .

تا برنج درست کنم ، کوبیده ها رو آماده کنم و مرغ رو بزارم بپزه و کمی تمیز کاری کنم ساعت 11 میشه.

از 11 و نیم تا 4 هم مشغول سرویس دهی به مشتری ها هستیم .

بعدش میرم خونه فوقش 2 ساعت خونه هستم که معمولا نیم ساعت بخوابم یا نه معلوم نیست .

دوباره میام رستوران و 6 ونیم مغازه رو باز میکنیم و چیزایی که تموم کردیم رو دوباره درست میکنم .

و باز تا 11 و نیم مشغول سرویس دهی به مشتری ها هستیم .

و این روال همیشه هست و در سال شاید 5 روز تعطیل باشیم.

امروز صبح پاشدم دیدم خانمم هنوز خوابه و کلی  ظرف داره ظرفای اونم شستم بعدش اومدم مغازه و درکش میکنم با دو تا بچه کوچک و کارایی که میکنه همیشه کم خوابی داره و خسته است .

دیگه آخر شبم بچه ها رو یه دوری بگردونم یا اگه بشه پارکی چیزی ببرم ...

وقتایی که کارای تولیدی خانمم سنگین میشه عصر هم که میرم خونه میشینم کمکش میکنم و آخر شب هم همینطور...

و اینکه شاید بگید چه قدررررر کارررر ... ولی من به این سبک از کار کردن عادت کردم و تا روزی که اعصاب خوردی هایی که از جانب بعضیا بهم میرسه نباشه خود کار برام اصلا سخت نیست و کیف هم میکنم .

 

پ ن :

صبحها که میام رستوران برای آماده سازی مواد غذایی کرکره مغازه پایینه هنوز و طبق عادت دعای عهد رو میزارم از سیستم صوت مغازه پخش شه و خودم میرم تو آشپزخونه .

امروز از اینکه همزمان با دعای عهد داشتم پیاز چرخ میکردم و گریه میکردم ، خندم گرفته بود !!!

 

۵ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۸ ، ۱۱:۴۸
علی علوی