من پدر ِخانواده !

خدواند متعال به تنهایی برای بنده اش کافیه .

من پدر ِخانواده !

خدواند متعال به تنهایی برای بنده اش کافیه .

من پدر ِخانواده !

از خداوند متعال چیزی طلبکار نیستم .
هر آنچه هست نشان از رحمت و لطف بی کرانش دارد .

*عکس تزئینی میباشد!

منوی بلاگ

۴ مطلب در مرداد ۱۳۹۸ ثبت شده است

من هیچ عکسی از دوران سربازی ، دانشگاه یا سالهای گذشته ندارم . اصلا آدمی نیستم که تو گذشته زندگی کنم به همین مقدار کینه ای هم از کسی ندارم . ولی بارها گفتم من اگه به عقب برگردم اولین کاری که میکنم دانشگاه نمیرم و به جاش مستقیم میرم سربازی برای کسب تجربه .

قطعا من اگه به سن 19 سالگی برگردم اول کاری که میکنم ازدواج میکنم ! با همین همسر فعلیم ازدواج میکنم و بعدش میرم سربازی و روی پای خودم زندگیمو میسازم .

چرا کنکور مهمه برای خانواده ها ؟ برای چشم تو هم چشمی و خود نمایی .

بچه ی بدبخت رو کردین ابزار خودنمایی برای خودتون با روح و روانش بازی میکنین که باید تو فلان رشته قبول شی !!! خدایا بچه های من آدم های خوبی باشن و مایه ی آبرومندی کشورشون باشن اصلا مهم نیست که دکتر میشن یا تعمیرکار . هر چیزی که خودشون دوست دارن باهاش میتونن زودتر تشکیل خانواده بدن و از زندگی لذت ببرن .

پ ن :

دلم برای این جوونا میسوزه که اینطوری اسیر ِ خودخواهی خانواده هاشون میشن . جوانی که میتونه تو 1 سال آموزش حرفه ی فنی مثل برق کشی ، نقاشی و .... وارد بازار کسب و کار بشه و ازدواج کنه باید سالها با فشار روانی بالا برای کنکور درس بخونه که اونم بعدش سالها باید عمرش رو تو دانشگه تلف کنه شاید آخرش بتونه تو 30 سالگی بره سره کار ! دیگه نه میلی برای ازدواج داره و نه شوقی برای زندگی .

سریع یه کار یاد بگیرید ، ازدواج کنین برکت و روزی دست خداست . دانشگاه بدترین انتخابه .

 

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۱ ۱۷ مرداد ۹۸ ، ۲۰:۴۹
علی علوی

تا خونه بابام بودیم همیشه فکر میکردم دست پخت مامانم خیلی بده و خاله های پولدارم دست پختشون عالیه.الان که رستوران داریم و گوشت بره مصرف میکنیم و برنج محلی و ... میفهمم که دست پختی رو دست مادرم نیست . بارها شده مشتری ها میپرسم این دیزی هاتون رو کی درست میکنه و واقعا بدون اغراق بهترین غذاهایی که من خوردم رو تو این رستوران داره مادرم درست میکنه .

وقتی میرفتم خونه خاله ام مثلا صبحونه بخوریم من یه ذره پنیر میکشیدم به کلی نون و خاله ام میگفت: مامانت اینطوری یادت داده ؟ من میگفتم نه بد مزه میشه... باورم این بود که بدمزه میشه.

مادر من هیج وقت نق نزد که ما فقیریم ، یعنی با هر چی بود شکم سه تا بچه رو سیر میکرد .

ما چیزی نداشتیم تو خونه که بخواد برامون درست کنه . مثلا کباب تابه رو با سویا درست میکرد ، نون سرخ میکرد تو روغن با سس گوجه میخوردیم و...

نکته اش اینه که هیج وقت نزاشت ما بفهمیم فقیر بودیم . از سوم دبستان من تا همین پارسال مستاجر بودیم و خودم هم هنوز مستاجرم . مادر من همه جوره با کم و زیاد زندگی ساخته با شوهری بیش از حد بد اخلاق ، بیکار ، رفیق باز و.... .

از این که من تو فقر بزرگ شدم و از 16 سالگی رو پای خودم بودم راضی ام ولی از بابام ناراضی ام که این همه سال هیچ تلاشی برای خانواده اش نکرد .

پ ن :

دست پخت مادراتون حرف نداره ، شاید چیزی توی خونه نیست که غذای خوشمزه ای درست کنه . هر چی گذاشتن جلوتون شکر خدا کنین ...

۷ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۸ ، ۱۲:۴۲
علی علوی
شوخی های جنسی ، شوخی های عجیب  ! شوخی های شیطانی !
وبلاگ هایی که من میخونم زیاد نیستن یکیش همین مرتضا فیشنگاره ، یکیش خانم دندون پزشکیه ، یکیش مردی به نام شقایق ِ و یکیش هم خانم دکتریه و یه چند تا دیگه ... . (لینک وبلاگش به درخواست یکی از خواننده ها حذف شد)
الان چندین بار شوخی های جنسی بسیار زشت بین ایشون و همکارای مردشون رو نوشتن که من باورم نمیشه ! خانم دکتره مملکت میگه به پسره که اونم دکتره گفتم توش جا نمیشه اونم هر هر بلند بلند میگه توش جا نمیشه !!!
تو یه پست دیگش در مورد همکار مردش نوشته که رفته تو اتاق زایمان خانم ها و زنه به خاطر دیدن این بوزینه دیگه به خودش فشار نیورده و وسط درد زایمان و اون همه فشار فقط میگفته این از اتاق بره بیرون که البته اون بوزینه کلی زنه رو مسخره کرده بود . باید بیمارستانی که این آدم توشه کرد طویله !
 
میخواستم بگم خدمتتون که وقتی شما اینطوری تو محیط کار با هم صمیمی میشید ، یعنی صمیمتی شدیدتر از زن و شوهر ها ! آسیب هایی به خودتون ، زندگی همکارتون و آینده ی زندگی مشترک و جنسیتون میزنین که غیر قابل جبرانه .
البته دیگه 24 ساعت با هم بودن اونم تو محیط بیمارستان که همه جور اتفاقی توش هست ولی اگه من دور از جون دکتر میشدم( اصلا دکترای دانشگاهی رو قبول ندارم و معتقدم خیلی هاشون فقط مردم رو میتیغن علمشون هم فقط حال آدم رو بدتر میکنه) با هیچ همکار خانومی بیشتر از سلام و خدافظ حرف اضافی نداشتم . نه به خاطر خدا ، به خاطر آرامش خودم !
 به خاطر خودتون حریمتون رو حفظ کنین ، شما باید اول بی ارزش بشید تا همکاری از جنس مخالف به خودش اجازه بده شوخی های جنسی با شما بکنه .
 
پ ن :

ما را همه شب نمی‌برد خواب

ای خفته روزگار دریاب

در بادیه تشنگان بمردند

وز حله به کوفه می‌رود آب

ای سخت کمان سست پیمان

این بود وفای عهد اصحاب

خار است به زیر پهلوانم

بی روی تو خوابگاه سنجاب

ای دیده عاشقان به رویت

چون روی مجاوران به محراب

من تن به قضای عشق دادم

پیرانه سر آمدم به کتاب

زهر از کف دست نازنینان

در حلق چنان رود که جلاب

دیوانه کوی خوبرویان

دردش نکند جفای بواب

سعدی نتوان به هیچ کشتن

الا به فراق روی احباب

 
۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۹۸ ، ۱۳:۴۶
علی علوی

خب ! پسرم هم به دنیا اومد الحمدالله بدون دردسر.

اسم شیرینی نیارید که ناراحت میشما

شماره کارت بدم کمک هزینه پوشک واریز کنین ؟ :))

پسرم اسمش علی ِ .


۱۰ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۸ ، ۱۶:۲۸
علی علوی